“چارلز رنی مکینتاش”، معمار و طراح اسکاتلندی که به خاطر طراحی های مبلمان منزل و معماری اش مشهور و شناخته شده است، اما آثار گرافیکی نیز در قالب پوستر و کتیبه از وی بر جا مانده که به همان خوبی طراحی های معماری اش هستند همچنین کارهای گرافیکی او نقش مهمی در ایجاد سبک “گلاسکو” ایفا کرده است.
به گزارش پایگاه خبری هنری بُراق حامیم، مَکینْتاش، چارْلْز رِنی (۱۸۶۸ـ۱۹۲۸)(Mackintosh, Charles Rennie) معمار، طراح و نقاش اسکاتلندی. آثار بسیار بدیعش معرف گسستی شگرف از سبک ویکتوریایی متأخر است که نقش مهمی در ایجاد سبک “گلاسکو” ایفا کرده است.
نخست بهشیوۀ آرنووُ کار میکرد، اما بعدها سبک منحصربهفردی را پروراند که خردگرا و بیانگر بود، و در مقایسه با سبک سیال و شکوفای آرنوو، زاویهدارتر و چکیدهنماتر مینمود. مکینتاش با تأثیر از جنبش هنرها و صنایع دستی، برای فضاهای داخلی ساختمانهایش، مبلمان و یراقآلات، کارد و چنگال، و چراغ طراحی کرد. بر یوزف ماریا اولبریش و یوزف هوفمان، معماران اتریشی، بسیار تأثیر گذاشت؛ لیکن در دوران زندگیاش به شهرت دست نیافت، و بعدها از پیشگامان طراحی مدرن برشمرده شد. مکینتاش در گلاسگو بهدنیا آمد، و در همانجا درس خواند. ازجمله کارهای مهمش عبارتانداز چایخانههای کرانستون، گلاسگو (۱۸۹۷ـ۱۹۰۹)؛ هیل هاوس، هلینزبرو (۱۹۰۲ـ۱۹۰۳)؛ غرفۀ اسکاتلند در نمایشگاه تورینو (۱۹۰۲)؛ و کلیسای کوئینز کراس، گلاسگو (۱۸۹۹). پس از ۱۹۱۳ به نقاشی پرداخت و سرانجام معماری و طراحی را یکسره وانهاد.

مکینتاش در جوانی نزد معماری به نام ” جان هاچیستون” نقشه کشی را فرا گرفت و سپس در شرکت ” هانیمن اند کیپی”، جایی که وی با “هربرت مک نایر” آشنا شد، به صورت گسترده تری در سبک “گلاسو” فعالیت کرد.
این دو وارد کلاس های شبانه مدرسه هنر گلاسو شدند و در آنجا بود که مدیر مدرسه ، “فرانسیس نیوبری ” آنها را به خواهران “فرانسیس ” و ” مارگارت مک دونالد” معرفی کرد.
“مک نایر” و ” فرانسیس ” در سال ۱۸۹۹ و “مکینتاش” و ” مارگارت” یک سال بعد ازدواج کردند. این زوج ها ، استودیویی را برای ارائه خدمات تزیینی جهت طراحی ساعت، برودری دوزی، تصویرسازی کتاب، مبلمان ، انواع چراغ ها و جواهرات آلات دایر کردند و به ” چهار گلاسکویی” معروف شدند.
یکی از مهم ترین ابداعات گروه ، ” استودیو” بود. ” استودیو” نام مجله ای بود که در سال ۱۸۹۳م. برای تبلیغ هنر جدید پایه ریزی شد، به ویژه طرح هایی که از سبک های تصویری ” اوبری بیردسلی” و ” یان تورُپ” گرفته شده و به وسیله پیکره های زنانه و نقش مایه های گیاهی و گاهی شکل های کنگره ای و برگ هایی ظریف، تلطیف شده بودند.
این سبک در فاصله سال های ۱۸۹۶م. و ۱۹۱۱م. در اوج گستردگی خود بود.
در این زمان ” مکینتاش” به عنوان معماری موفق مشهور شده بود. او طرح هایی برای مدرسه هنری گلاسو و هم چنین خانه ها، کلیسا و مدرسه و نیز چند طرح داخلی برای سالن های چایخوری ” خانم کرانستون” در گلاسو اجرا نمود. سپس اسکاتلند را ترک کرد و به لندن رفت.
اولین پروژه کاری او در لندن، همکاری ناموفقی با نمایشگاه هنر و صنایع دستی در سال ۱۸۹۶م. بود.
در این زمان چهار گلاسکویی با واکنش خصومت آمیزی در لندن روبه رو شدند. با این حال کارهای آنها در نقاط دیگری در اروپا مورد توجه قرار گرفت.
کارهای گرافیکی “مکینتاش” به فراوانی طراحی های دیگرش نیستند، با این حال کارهای او به ویژه سبک حروف گذاری اش تاثیر مهمی بر شیوه گلاسکو گذاشته اند.
طراحی های گرافیکی “مکینتاش” ، شبیه به نقش مایه های هنر “نئووا” بود. اما او به این طرح های متمایز، شکستگی خطوط و تاکیدات هندسی را نیز اضافه نمود.

یکی از شماره های مجله هنری ” وِرساکِروم” به سبک گلاسکو اختصاص داده شده بود و ” فریتز وِرِندورفر” که حامی ” وینر ورک اشتته” بود، طراحی داخلی یک سالن موسیقی را به “مکینتاش” واگذار نمود.
همچنین او در سال ۱۹۰۱م. برای طراحی ” سالن غذاخوری” با بخشی از نشریه “الکساندر کُخ” برای دکوراسیون داخلی همکاری داشت.
طراحان معاصر او که به سبک گلاسکو کار می کردند، بیشتر در زمینه تصویرسازی کتاب و تایپوگرافی فعالیت می نمودند. این طراحان “جسی ام. کینگ” و از همه معروف تر ، ” تالوین موریس” بودند.
کارهای متعدد “موریس” به عناون کارگرادان هنری بزرگ ترین انتشارات گلاسکو؛ ” بلاکی و پسر” از سال ۱۸۹۳م. در کنار کارهای چهار گلاسکویی در مجلات طراحی اروپایی معاصر به چاپ رسید.
از بسیاری جهات، پیدایش حقیقی حروف نگاری “مکینتاش” در پایان قرن به وقوع پیوست؛ یعنی سال ۱۹۹۹م. که “اریک اشپیکرمان” و شرکت ” متادیزاین” فرم نوشتاری گلاسکو را که برای سازمان طراحی و معماری شهری بریتانیا به کار می رفت ، خلق کردند.
دانشکده هنر گلاسکو
در سال های ۱۸۹۷ و ۱۸۹۹ ساخته شد و از ۱۹۰۷ تا ۱۹۰۹ گسترش یافت که برای مکینتاش اولین سفارشش به عنوان طراح مستقل بود . در این آثار مکینتاش تعبیری جدید و شورانگیز از گنجینه فرم های آرنوورا ارائه داد. خطوط پر پیچ و تاب تزیینی، وسیله ای برای افزایش غنای فضاهای داخلی در بخش های مختلف ساختمان شد و به این ترتیب رابطه بی واسطه تری بین استخوان بندی دیوارها که اغلب جسیم و گونیا بودند و دکوراسیون چوبی یا فلزی با قوس های پرپیچ و خم پدید آمد.
پایان پیام/
مطالب جالب
دکوراسیون منزل در تابستان
نورگیرهای شیشهای لمینت با رنگهای زنده: ایستگاه کلایدوسکوپی
دوسالانه معماری ونیز ۲۰۲۳ لزلی لوکو: داستانهای جدید برای گفتن